دیدبان آزار

تمرکز فعالیت‌های فمینیستی، هم‌اکنون در کشور فرانسه بر خشونت جنسی است

کرونا، زن‌کُشی و 8 مارس در فرانسه

مهدیس صادقی پویا: سال ۲۰۱۹ را شاید بتوان سال اوج‌گیری خشم عمومی زنان و گروه‌های متعدد و مختلف فمینیستی از سراسر جهان نسبت به خشونت خانگی، زن‌کُشی و خشونت جنسی ارزیابی کرد. در ماه نوامبر، از ماه‌های واپسین سال بود که زنان از چهار گوشه کره زمین و در گروه‌های پرجمعیت، سرود «متجاوز تویی» را سر داده و نسبت به خشونت جنسی، خشم خود را ابراز کردند. آن چه که از سانتیاگو، پایتخت شیلی آغاز شد، به ترکیه، فرانسه، مراکش، اسپانیا و شهرهای کوچک و بزرگی چون لیون، لندن، نیویورک، بروکسل، بوگوتا، استانبول، برلین، در سر تا سر قاره‌ها رسید و بارها و بارها در معابر عمومی به اجرا درآمد.

پاریس، نیز شاهد سر دادن این سرود توسط زنانی بود که به دعوت خواهران خود در انجمن فمینیستی Lastesis در شیلی پاسخ مثبت دادند، در میدان تروکادروی پاریس گرد هم آمدند و در حالی که چشمانشان با چشم‌بندهای مشکی‌ای پوشانده بود، با یک‌دیگر چنین خواندند:

پدرسالاری شبیه یه قاضیه که از وقتی به دنیا میاییم، ما رو قضاوت می‌کنه.

و ما رو با خشونتی تنبیه می‌کنه که شما نمی‌بینیدش!

زن‌کُشی، مصونیت قاتل در برابر قانون،

ناپدید شدن و تجاوز، همه از انواع این تنبیهه.

مقصر، نه منم، نه لباسی که می‌پوشم، نه جایی که میرم،

این تویی که متجاوزی؛

تو به عنوان پلیس، قاضی، دولت و رئیس جمهور،

تویی که متجاوزی!

 

 

اگر ساکن فرانسه باشید، یا برای تجمع‌ها و راهپیمایی‌های فمینیستی به این کشور بیایید یا اخبارش را دنبال کنید، می‌دانید که اگرچه اعتراض همراه با چاشنی اعتصاب، به فرهنگ این مردم گره خورده، اما دو راهپیمایی فمینیستی ۲۵ نوامبر به عنوان روز جهانی مقابله با خشونت علیه زنان و هشت مارس، به عنوان روز جهانی زن، از جمله راهپیمایی‌های عظیمی هستند که جمعیت چشمگیری در آن‌ها شرکت می‌کنند و هر سال نیز، رکورد تعداد شرکت‌کنندگان در این دو واقعه نسبت به سال پیش از آن، شکسته می‌شود.

سال گذشته، سال ۲۰۱۹، آمار فزاینده زن‌کشی (Feminicide) در این کشور نسبت به سال‌های پیش، خشم و حیرت عمومی را بیش از پیش برانگیخت. سازمان‌های فعال در حوزه زنان، مطالعات و اقدامات پیشگیرانه خود را به طرز چشم‌گیری افزایش دادند. از برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های آموزشی گرفته تا تلاش برای مشاهده‌پذیر کردن این فاجعه در رسانه‌های عمومی و فعالیت‌های کنشگرانه در خیابان‌ها و غیره. به همین دلیل بود که بر خلاف تظاهرات ۲۳ نوامبر سال ۲۰۱۸ که اثرگذاری جنبش Me Too به وضوح قابل مشاهده بود و توانست جمعیتی بالغ بر ۳۰ هزار نفر را در اعتراض به خشونت علیه زنان، به خیابان‌های پاریس بکشاند، در سال ۲۰۱۹، توجه‌ها به مقوله «زن‌کُشی» در محوریت مسائل مورد اعتراض قرار داشت و به گفته سازمان Nous Toutes، یکی از بزرگ‌ترین سازمان‌های فعال در حوزه زنان در کشور فرانسه، تعداد متعرضان در راهپیمایی نوامبر سال ۲۰۱۹، از ۵۰ هزار تن گذشت.

بنابر آمار ارائه شده توسط همین سازمان در پایان سال ۲۰۱۹، تعداد زنانی که در این سال، توسط شرکای سابق یا فعلی زندگی خود در کشور فرانسه به قتل رسیدند، به ۱۵۱ نفر رسید. قابل ذکر است که بر اساس همین آمار، از ابتدای سال ۲۰۲۰ که اکنون در ماه مارس، ماه سوم آن به سر می‌بریم، ۱۷ زن در این کشور به دست شرکای سابق یا فعلی زندگی خود به قتل رسیده‌اند.

آمارها حاکی از آن است که در کشور فرانسه، از هر دو زن، یک زن، خشونت جنسی را تجربه می‌کند، ۸۰ درصد زنان دارای معلولیت، خشونت را تجربه کرده‌اند، از ابتدای دوره ریاست جمهوری امانوئل مکرون، یعنی از ماه مه سال ۲۰۱۷ تا هم‌اکنون، یعنی مارس سال ۲۰۲۰، بیش از ۳۷۰ زن به دست شرکای سابق یا فعلی زندگی‌شان به قتل رسیده‌اند که همین، نارضایتی زنان را از دولت، قوانین آن علیه زنان، «اقلیت»های جنسی و کمبود ساز و کار لازم برای جلوگیری از خشونت علیه این گروه‌های اجتماعی افزایش بخشیده است؛ هم‌چنین، سالانه، ۹۳ هزار زن در کشور فرانسه، قربانی تجاوز یا تلاش برای تجاوز می‌شوند که در این میان، از هر ۱۰ زن، نُه نفر آنان، متجاوز را می‌شناسند.

به همین دلیل است که با شروع سال ۲۰۲۰ و آغاز برنامه‌ریزی‌های انجمن‌ها و گروه‌های فمینیستی مختلف به منظور تدارک راهپیمایی هشت مارس، تمرکز بر خشونت جنسی علیه زنان، بیش از هر چیزی، مورد توجه قرار گرفت و امسال، در این روز، شاهد پلاکاردها، تصاویر زنان به قتل رسیده از خشونت و شعارهایی در اعتراض و ابراز خشم نسبت به این موضوع بودیم.

 

 

از دیگر مواردی که در فعالیت‌های فمینیستی و در حوزه زنان در کشور فرانسه قابل مشاهده بود، تمرکز بیش از پیش گروه‌های فمینیستی بر نابرابری درآمدی و تفاوت دستمزدها میان زنان و مردان بود. این تمرکز، با ارائه لوایح جدید دولت پیرامون قوانین بازنشستگی و غیره، توجه فمینیست‌ها را بر این مسئله همیشگی و پرسش اساسی متمرکز کرد که زنان به عنوان گروه جنسیتی‌ای در جامعه که از انواع مختلف نابرابری و عدم دسترسی برابر به منابع و غیره، رنج می‌برند و تاریخ طولانی ستم جنسیتی را نیز پشت سر دارند، چگونه و در چه ابعادی از چنین قوانینی، متضرر خواهند شد؟ و در این میان، زنان رنگین‌پوست، مهاجر، فقیر و به صورت کلی، زنان فاقد از طبقات پایین‌تر جامعه، چطور و به چه شکل، قربانی این نابرابری‌ها می‌شوند و حتی، در نتیجه این نابرابری، اندک منابعِ داشتة خود را نیز از دست می‌دهند. به همین دلیل بود که امسال و با نزدیک شدن به هشت مارس،  شاخه‌های زنان در سندیکاهای کارگری، کنفدراسیون عمومی کار، حزب کمونیست فرانسه و غیره، حضور قابل توجه داشتند و شعارها، پلاکاردها و سرودهایشان، عموماً، پیرامون این موضوع طراحی شده بود.

به طور کلی، اما تمرکز فعالیت‌های فمینیستی، هم‌اکنون در کشور فرانسه، بر خشونت جنسی است. خیابان‌ها مملو از شعارنویسی‌هایی است که حاکی از خشم زنان نسبت به آمار خشونت جنسی و زن‌کُشی در این کشور است. جایی را در شهر نمی‌یابید که کاغذهای سفیدرنگی را نبینید که کنار هم به درشتی چسبانده شده‌اند و ذهن بیننده را به سمت این موضوع می‌برند. جملاتی که عموم مردم را شوکه می‌کنند و آن‌ها را به تأمل درباره خشونتی که دیده نمی‌شود، وادار می‌کنند؛ جملاتی چون: «شمار مقتولان از دستمان در رفته»، «مردسالاری، هر ۴۸ ساعت، یک زن را می‌کُشد»، «زن، رابطه را ترک کرد و مرد، زن را کشت»، «دوست داشتن هرگز برابر با کشتن نیست»، «پلیس هم‌دستی می‌کند، دولت به قتل می‌رساند»؛ و این روزها، در دوران فراگیری جهانی ویروس کرونا، این جمله تلخ، ساده اما پرمعنی، بسیار به چشم و گوش می‌رسد:

«احتمال این که از ویروس پدرسالاری بمیرم، بیشتر از احتمال مرگ در اثر ویروس کرونا است».

 

مطالب مرتبط