دیدبان آزار

سازمان تاکسیرانی مداخله کند

غنچه قوامی: تصمیم گرفتیم این بار برای نصب پوسترهای مربوط به شیوه نشستن در تاکسی به ایستگاه آزادی برویم. در همان بدو ورود به ایستگاه پس از توضیحات مختصر درباره فعالیت‌ها و اهدافمان، تعدادی از راننده‌ها جمع شدند و روایت‌ها و تجربه‌های خود را بازگو کردند: «چندین بار اتفاق افتاده که مردی در ماشین من برای خانم مسافر مزاحمت ایجاد کند. گاهی دیده‌ام حتی مردی خودش را به خواب بزند که به این بهانه به سرنشین بغلی لم بدهد. یک بار خانمی اعتراض کرد که مردی به او دست‌درازی کرده است. همان لحظه توقف کردم و مرد خاطی را از ماشین پیاده کردم. جالب این بود که باقی مسافران هزینه او را بین خود تقسیم و به من پرداخت کردند. خانم آزاردیده خیلی از من بابت حمایتی که کردم تشکر کرد. وظیفه‌ام بود که از او حمایت کنم. کسی که در ماشین من می‌نشیند ناموس من است.»

بسیاری از رانندگان در چهارچوب مفهوم ناموس از امنیت زنان دفاع می‌کردند. با خودم فکر کردم با اشاره به این موضوع، در آنها که چنین مشتاقانه پیش‌قدم شده‌اند، احساس دافعه ایجاد نکنم. راننده‌ها پشت سر هم برای گرفتن پوستر سمت ما می‌آمدند. تعدادی از تاکسی‌ها را ما نصب کردیم و تعدادی دیگر را خود راننده‌ها. یکی از راننده‌ها تعدادی پوستر هم برای دوستانش برد. راننده دیگری می‌پرسد از طرف کجا و کدام سازمان هستید؟ می‌گویم هیچ‌کجا. صرفا شهروندانی هستیم که آرزوی شهری امن داریم و داوطلبانه و از جیب خود این پوسترها را تهیه کرده‌ایم. می‌گوید: «دست شما درد نکند. این کار خیلی خوبی است اگرچه وظیفه سازمان تاکسیرانی است که این اقدام را در تمام تاکسی‌های شهر انجام بدهد. چرا به سازمان تاکسیرانی مراجعه نمی‌کنید؟»

واقعیت این است که ما خودمان هم تصور نمی‌کردیم که تا این اندازه با استقبال رانندگان مواجه شویم. پیش‌فرض نادرست ما این بود که در چنین شرایط اقتصادی بحرانی دغدغه امنیت زنان در فضاهای عمومی برای این قشر زحمتکش، انتزاعی و کم‌اهمیت به نظر برسد. اما بر خلاف تصور، به قول یکی از تاکسیران‌ها: «این موضوع همواره یکی از نگرانی‌های ما بوده است و همیشه حواسمان جمع بوده است. البته هستند کسانی هم که اهمیت نمی‌دهند و وقتی زنی اعتراض می‌کند، در نظرشان شلوغ‌کاری کرده است. به‌علاوه نمی‌توان از همه توقع مداخله داشت. اگر آزارگر یک‌دفعه چاقو دربیاورد و حمله کند، چه کسی جوابگوی زن و بچه آن راننده خواهد بود. واقعا باید آموزش درست داده شود که در چنین مواقعی واکنش صحیح که خطر و خشونت ایجاد نکند چیست. سازمان تاکسیرانی موظف است به این مسئله رسیدگی کند.»

 به او گفتم ابتدا باید روایت‌ها و خواسته‌های بخشی از مردم را جمع‌آوری کنیم تا بتوانیم به نهادها وسازمان‌های مسئول فشار بیاوریم که این مطالبه‌ای از سوی جامعه ایران است. اگرنه بدون شک ما با توان محدود داوطلبانه‌مان توانایی انجام این پروژه را در کل تهران نخواهیم داشت. یکی از راننده‌ها می‌گوید: «من هیچ وقت نمی‌گذارم خانمی تنها پشت ماشین بنشیند، مسافرهای خانم را حتی‌الامکان بلند می‌کنم و جلو می‌نشانم. مگر اینکه خود خانم بگوید عقب راحت است یا تعداد مسافران زن در عقب ماشین بیشتر باشد. این تنها کاری است که از دست من برمی‌آید و انجام می‌دهم. به شخصه حتی موافقم عقب تاکسی‌ها دوسرنشینه شود یا اینکه تاکسی‌ها هم مانند اتوبوس و مترو زنانه مردانه شوند.»

به طور کلی تفکیک جنسیتی به عنوان راه حلی برای تامین امنیت زنان در ذهن بخشی از جامعه ایرانی کاملا به رسمیت شناخته می‌شود و مطلوب است. در گفت‌وگوهایی که با مردم انجام داده‌ایم هم این مقبولیت دیده می‌شود.

وقتی مردی وارد واگن زنان مترو می‌شود به واکنش‌ها دقت کنید. یک بار مردی به همراه همسرش وارد واگن زنان شد. چنان اعتراض و سر و صدایی به راه افتاد که فقط به ذهنم رسید تذکر رعایت سکوت بدهم. البته واگن بی‌اندازه شلوغ بود به صورت فشرده عده زیادی ایستاده بودیم. دختری که کنار من ایستاده بود گفت: «مثل اینکه خوشت می‌آید دستمالی‌ات کنند.» گفتم: «حرفت توهین‌آمیز است. در ضمن آن مرد کنار همسرش ایستاده است. چه خطری برای من و تو دارد؟» گفت: «وای به حال ما زنان که خودمان هم انقدر راحت از حقوقمان می‌گذریم.»

در واقع در فقدان آموزش، تفکیک جنسیتی به عنوان راه حل تامین امنیت زنان مطرح می‌شود و مقبولبت پیدا می‌کند. ممکن است در کوتاه مدت زنان در فضاهای تفکیک شده بیشتر احساس امنیت کنند اما در بلندمدت آسیب‌های این جداسازی به مراتب گسترده‌تر خواهد بود. چرا که اساس تفکیک جنسیتی بر کلیشه‌ها و گزاره‌های جنسیت‌زده‌ای بنا شده است که خود منشا خشونت علیه زنان چه در حوزه خصوصی و چه در عرصه‌های عمومی هستند. با تفکیک جنسیتی در واقع مردان را از فرآیند امن‌سازی فضاهای عمومی حذف و احتمال و امکان آموزش پذیری را از آنها سلب کرده‌ایم. تفکیک جنسیتی نه تنها باورهای جنسیت‌زده و خشونت‌زای اجتماعی را هدف قرار نمی‌دهد، بلکه بازتولید می‌کند. تفکیک جنسیتی یعنی باور کرده‌ایم زنان متعلق به حوزه خصوصی و فضاهای جدا شده هستند و حضور آنان در عرصه‌های عمومی مشکل‌ساز است. به همین دلیل ما هدف اصلی خود را آموزش قرار داده‌ایم و مخاطب خود را محدود به اقشار زنان نکرده‌ایم. تا در نهایت امر آموزش بر راه‌حل‌های کوتاه مدت اولویت پیدا کند.
 

گزارش تصویری این روز را اینجا مشاهده کنید.

مطالب مرتبط