دیدبان آزار

در نمایشگاه کتاب هم مورد آزار قرار گرفتم

سپهر زندی: روز سه‌شنبه هجدهم اردیبهشت نود و هفت با جمعی از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر برای توزیع بروشور‌های منع آزارهای خیابانی زنان به نمایشگاه کتاب رفتیم. مدت‌ها بود دنبال فرصتی برای توزیع این بروشورها بودیم و چه جایی بهتر از نمایشگاه کتاب برای فرهنگ‌سازی در زمینه امنیت اجتماعی و روانی زنان در فضاهای عمومی. چرا که مردم از تمامی اقشار با عقیده سیاسی، اجتماعی و ... مختلف در مصلی تهران حضور پیدا می‌کنند. مردمی که دغدغه آموزش و فرهنگ دارند. بنابراین نمایشگاه کتاب فرصت مناسبی بود

در ابتدای ورود به نمایشگاه به سالن شبستان رفتیم، گفت‌وگو با کسانی که روی سکوها و پله‌ها استراحت می‌کردند شروع کردیم و با استقبال مردم مواجه شدیم. زنان در سنین و با پوشش‌های مختلف بروشورها را می‌خواندند، سر صحبت را باز می‌کردند و از تجربه‌های خود می‌گفتند: «عاصی شده‌ام و در همین نمایشگاه کتاب هم مورد آزار قرار گرفتم.» عده‌ای از مردان اما بدبین بودند و حس می‌کردند چنین حرکتی توهین‌آمیز است و انگشت اتهام را به سوی آنان گرفته است. البته این بدبینی با مرور محتوای بروشورها تا حدودی از بین رفت. آگاهانه مخاطبان خود را از طیف‌های مختلف سنی و پوشش‌های متفاوت انتخاب کردیم. تمامی زنانی که با آنها گفت و گو کردیم اظهار داشتند که این موارد را در فضاهای مختلف از خیابان گرفته تا مترو و تاکسی تجربه کرده‌اند.

خانمی که چادر به سر داشت گفت: «نه تنها متلک‌های جنسی، بلکه بارها و بارها به دلیل چادری بودن متلک شنیده‌ام و مورد تمسخر قرار گرفته‌ام. حتی گاهی متلک‌های جنسی‌ای که به من می‌گویند هم به نوعی اشاره به پوششم دارد. بی‌حجاب باشی یک جور آزارت می‌دهند و با حجاب یک جور دیگر.» مادری که به همراه دختر دانشجویش به نمایشگاه آمده بود گفت: «خیلی اوقات این مسائل به خاطر نحوه پوشش نادرست زنان رخ می‌دهد. اگر زنی نمی‌خواهد متلک بشنود چرا باید ناجور لباس بپوشد و آرایش آنچنانی کند.» به او گفتیم: «همین پیش پای شما خانمی که چادر به سر داشت از تجربه‌های آزار خود برایمان گفت. بنابراین این آزارها نه محدود به سن و سال خاصی است و نه محدود به ظاهر و پوشش خاصی. شهروندان فارغ از شیوه پوشش خود حق دارند که در فضاهای عمومی احساس امنیت کنند.

چهار دختر نوجوان هم که 15-16 سال بیشتر سن نداشتند از ما خواستند برایشان درباره آموزش‌هایی که در بروشور داده شده توضیح دهیم. یکی از آن‌ها گفت: «بار‌ها شده که کسی دنبالم راه بیفتد و من از شدت ترس در آن لحظات نمی دانم باید چه کار کنم. با تمام توانم می‌دوم و فرار می‌کنم. خودم را که در آن وضعیت تصور می‌کنم، مضحک به نظر می‌‌رسد. واقعا هم مضحک است. آموزش‌هایی که شما می‌دهید خوب است اما در آن لحظه آدم انقد می‌ترسد و اضطراب می‌گیرد که ذهنش قفل می‌کند و به جایی قد نمی‌دهد» دوستش می‌گوید: «فرقی هم نمی‌کند که چه بپوشیم. با آن مانتو و مقنعه‌های ضایع مدرسه هم باز متلک می‌شنویم.»

با چند آقا و خانم جوان هم‌کلام شدیم و بحث به نقش قانون کشید. یکی از خانم‌ها گفت: «این چیزها با مجازات حل نمی‌شود. آموزش و تربیت خانوادگی سهم بسیار بیشتری دارد. اگر خانواده و جامعه از همان کودکی جنس مخالف را برای ما تبدیل به موجودی عجیب و غریب و ناشناخته نمی کرد وضعیت طور دیگری بود. قانون هم داشته باشیم مثل بقیه موارد قطعا اجرا نخواهد شد.» لازم به ذکر است که ماده 619 قانون مجازات اسلامی، مقرر داشته هر کس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان بشود یا با الفاظ و حرکات مخالف شوون و حیثیت به آنان توهین نماید‌ به حبس از دو تا شش ماه و تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد. اما اکثریت کسانی که با آنها گفت‌و‌گو کردیم اطلاعی از جرم‌انگاری آزاز و اذیت زنان در فضاهای عمومی نداشتند. 

مطالب مرتبط