شرح واقعه: کلاسم دیر شده بود اما اول هندزفری رو گذاشتم تو گوشم و آهنگ رو پلی کردم بعدش چادرم رو سر کردم و از خونه زدم بیرون. از عرض خیابان که رد شدم یک پیکان وانت سفید رنگ که پارک کرده بود آروم اومد سمتم بلد گفت "ببخشید خانم آدرس می‌خواستم" من تا آهنگ رو قطع کنم و ببینم چی میگه دیدم زیپ شلوارش رو کشیده پایین و آلتش رو آورده بیرون. دیگه نه چیزی دیدم نه شنیدم فقط بلند داد زدم بیشعور بی‌شخصیت و سریع رفتم سمت دانشگاه.